%0 Journal Article %T مدل‌های داستانی و مدل‌های استعاری: نگاهی انتقادی به داستان‌انگاری مدل‌های علمی %J تاریخ علم %I دانشگاه تهران %Z 1735-0573 %A شیخ رضایی, حسین %D 2020 %\ 08/22/2020 %V 18 %N 1 %P 131-152 %! مدل‌های داستانی و مدل‌های استعاری: نگاهی انتقادی به داستان‌انگاری مدل‌های علمی %K استعاره %K باورآوری %K تخیل %K داستان %K داستان‌انگاری %K مدل علمی %K وانمود %R 10.22059/jihs.2020.77925 %X داستان‌انگاری مدل‌های علمی رویکردی فلسفی است که طبق آن دستۀ مهمی از پرسش‌های فلسفی ناظر به مدل‌ها (مانند چیستی ماهیت مدل، چرایی وجود احکام صادق و کاذب در مدل‌های علمی و چگونگی دسترسی معرفتی به حقایقی تازه در بارۀ جهان از راه به‌کارگیری مدل‌های علمی) از طریق «داستان» انگاشتن مدل‌ها پاسخ می‌یابد، بدون اینکه تعهدی هستی‌شناختی به وجود مدل‌ها وجود داشته باشد. در این رویکرد فلسفی، «داستان» در معنایی خاص به کار می‌رود و مشتمل بر نوع خاصی از تخیل است که در آن مشارکت‌کننده به دلیل حضور چیزی که «اسباب‌صحنه» نامیده می‌شود در کنش «وانمود» کردن وارد می‌شود: او برخی احکام کاذب را صادق می‌انگارد و در جهان داستانی ساخته‌شده مشارکت می‌کند. در این نوشته، پس از تشریح نگاه کندل والتون به مقولۀ داستان و بازی‌های وانمودی و تلاش او برای تبیین «استعاره» در همین چهارچوب، با بررسی نقدهای الیزابت کمپ به این نتیجه خواهیم رسید که چهارچوب پیشنهادی والتون برای تشریح و تبیین دستۀ خاصی از داستان‌ها و بازی‌ها، یعنی داستان‌ها و بازی‌های استعاری، کفایت لازم را ندارد. آنگاه استفادۀ کسانی مانند رومن فریگ از چهارچوب نظری والتون برای تحلیل مدل‌های علمی را بررسی می‌کنیم و خواهیم دید که ضعف چهارچوب مفهومی والتون در تشریح استعاره عیناً خود را در نظام مفهومی فریگ نیز نشان می‌دهد و این الگو از عهدۀ تبیین مدل‌های استعاری برنمی‌آید. %U https://jihs.ut.ac.ir/article_77925_aec20c4714808c8e036a902f8a79b741.pdf