میل اعظم (برابر با میل دایرة البروج) یکی از پارامترهای مهم نجومی است که در دورۀ اسلامی رصدهایی پرشمار برای اندازهگیری آن به انجام رسیده است. مرسومترین روش برای این کار و معتبرترین آنها از نظر دانشوران کهن، رصد ارتفاع نیمروزی در انقلاب تابستانی و زمستانی و محاسبۀ نصف تفاضل این دو بوده است که رصدهایی پرشمار بدین شیوه انجام شده است. این رصدها معمولاً با ربعی خشتی و بزرگ مشهور به لبنه، در شماری از موارد با حلقههایی مدرج در اندازههای مختلف و دستکم در دو مورد نیز با سدسی بزرگ از خشت، مشهور به سدس فخری انجام میشد. شماری از اخترشناسان دورۀ اسلامی، همچون خجندی، میل را دارای روندی کاهشی، میدانستند و شماری (بیشتر در اندلس) با پیروی از فرض نادرست مشهور به «اقبال و ادبار فلک» تغییرات آن را نوسانی میپنداشتند. اما شماری نیز، همچون ابوریحان بیرونی و ابن شاطر تفاوت در نتایج رصدها را به خطای ابزارهای رصدی و رصدگر نسبت میدادند. از این رو بسیاری از اخترشناسان به مقدارهای متفاوت بهدست آمده برای میل اعظم اشاره کردهاند و بیرونی سیاههای کمابیش گاهنگارانه از رصدهای میل اعظم تا روزگار خود فراهم آورده است. جستار حاضر برای نخستین بار فهرستی تحلیلی-تفصیلی از رصدهای میل کلی همراه با ملاحظاتی پرشمار دربارۀ برخی دقایق و نکات مرتبط با این رصدها عرضه میکند.