ماهیت فیزیکی افلاک: بررسی مفهوم فلک در آثار هیئت

نویسنده

دانش‌آموختۀ دورۀ دکتری تاریخ علم دورۀ اسلامی، پژوهشگاه علوم انسانی

چکیده

تبیین فیزیکی گردش سیارات در آسمان و توضیح آنکه افلاک در کجای آسمان قرار دارند از پرسش‌های اصلی نجوم پیشینیان است. از جمل? آثاری که در آنها تلاش می‌شد تا به این پرسش پاسخ داده شود آثار هیئت دوران اسلامی است. نظر نویسندگان این آثار در این باره ریشه در دو نظریه دارد: نظری? ارسطو در بار? «عنصر پنجم» و نظری? «منشورات» بطلمیوس. این عنصر مبدأ حرکت مستدیر است و بنا بر خاصیت عناصر حرکت آن همواره یکنواخت است. اما به نظر چنین نمی‌رسد و اجرام آسمانی در دوره‌های مختلف حرکات متفاوتی دارند، از این رو برای توضیح بساطت آن باید وجود عامل‌های محرک متعدد را پذیرفت و این موجد نظری? افلاک است. بطلمیوس نیز در توجیه نظامی که برای جهان آورده در الاقتصاص در بار? محل افلاک و چگونگی گردش آنها سخن گفته است. پرداختن دانشمندان مسلمان به این موضوعات در کتاب‌های هیئت نشانی از ادام? تلاش برای توضیح این موضوعات است. در این مقاله تلاش شده است با بررسی آرای ارسطو و بطلمیوس و فیلسوفان و منجمان مسلمان پاسخ‌های موجود در بار? فلک، چیستی آن و چگونگی حرکت سیارات در آن، بررسی شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Physical Nature of Heaven: A Survey of the Concept of Falak in Hayʾa Works

نویسنده [English]

  • Hanif Ghalandari
چکیده [English]

Physical explanation of the planets’ place in the heaven is one of the principal questions in the ancient astronomy which the authors of hay?a (cosmology) works tried to find an answer for it. Their opinion is in fact a compilation from Aristotle’s “fifth element” theory and Ptolemy’s “prisms” theory. Aristotle’s fifth element theory assumes that the substance of the heavens is different from the other four substances; i.e. Fire, Air, Water and Earth, and Aristotle named this substance fifth element. Moreover since emptiness doesn’t exist in the world it should be the fifth element that fills the heavens. This substance is the origin of the circular motion and its motion must be uniform but it doesn’t appear and the heavenly bodies have different motions in different periods. Because of this, we must accept the existence of several falaks (orbits) for the heavenly bodies. Ptolemy has discussed about the falaks place and their motions in his Planetary Hypotheses too. Muslim scientist’s attention to this subject in hay?a books shows their attempt to answer these questions. This article wants to survey the viewpoints of Aristotle, Ptolemy, Islamic philosophers and astronomers about the falaks of the heavenly bodies.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Aristotle
  • Either
  • Falak
  • Ibn Haytham
  • Ibn Sīnā
  • Ptolemy