خراج، ویرانی، آبادانی در نظامِ حقوقی و اقتصادِ آبادانی در ایران و الزاماتِ فنی و بازتابِ فرهنگیِ آن، بر پایۀ متونِ کهنِ پارسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دکتری تاریخ تحلیلی و تطبیقی هنر اسلامی

2 عضو هیأت علمی/ دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاهِ تهران

چکیده

نظامِ دیوانیِ حاکم بر ایران از راه‌های گوناگون با عمارت و آبادانی نسبت می‌یافت. از اجزای این رابطه جز اندکی نمی‌دانیم. اما یکی از مجراهای ارتباطِ دیوان با عالمِ معماری مفهومِ خراج و ضوابطِ حاکم بر خراج‌ستانی بود. خراج نسبتی با درآمدِ مِلک داشت و درآمدِ ملک وابسته به میزانِ آبادی و ویرانیِ آن بود. اصولاً از ویرانه‌ها خراج نمی‌‌ستانده‌اند. اجرای این قانونِ ساده ملزوماتِ فنی و مقدماتی داشت. باید آماری از املاک کشور می‌داشتند که در آن آباد و ویران از هم تفکیک شده باشد. اما در ایران اوضاعِ املاک متغیر و عواملِ ویرانی پیوسته در کار بود. آبادی به ویرانی می‌افتاد و ویرانه‌ها آباد می‌شد. پس پیمایش‌های پی‌درپی و دیوانِ مساحیِ عریض و طویلی لازم بود با کثیری مساحانِ آموخته. عده‌ای به هوای معافیت و تخفیف، ملکِ خود را ویرانه نشان می‌دادند. از این رو تشخیصِ آبادانی و ویرانی از مسائلِ کلیدیِ نظامِ دیوانی بود. حکومت باید خبرگانی تربیت می‌کرد تا ویرانه‌ها را بشناسند و حساب‌ها را نو کنند. گذشته از این حکومت برای تشویقِ مردم به آباد کردنِ ویرانه‌ها، خراج را از ویرانه‌ای که آباد می‌شد بر می‌داشت. این معافیت‌ها هم ضوابطِ دقیق و محاسباتِ ویژه‌ای داشت. نو کردنِ حسابِ ویران و آبادان و اعمالِ معافیت از اصلاحاتِ مهم نظامِ دیوانی به حساب می‌آمد؛ اصلاحاتی که در اسطوره و تاریخِ ایران سابقه دارد. در دوره‌های تنگی، خراج عاملِ ویرانی بود و طلبِ خراج از زمین‌های بی‌محصول مردم را از آبادی‌ها می‌راند. رابطۀ خراج و ویرانی و نسبتِ مستقیمِ زندگیِ مردم با آن سبب شده است این دوگانه در فرهنگِ ایرانی جایی باز کند و به آثارِ سخن‌گویان فرهنگِ ایرانی راه یابد؛ آن‌چنان که تمثیلِ «خراج و دهِ ویران» بارها برای انتقالِ مفاهیمِ تغزلی و عرفانی به کار رفته است. در این مقاله با تکیه بر متونِ سده‌های چهارم تا هشتمِ هجری در پیِ یافتنِ صورت‌های مختلفِ رابطۀ دو مفهومِ خراج و ویرانی و الزاماتِ فنیِ آن خواهیم بود. اخباری که از این متون به دست می‌آید در شناختِ نظامِ حقوقیِ معماری در ایرانِ سده‌های میانۀ اسلامی به کار خواهد آمد؛ عرصه‌ای که تا کنون بیش‌وکم تاریک مانده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Kharādj, Destruction, Prosperity On the legal System of Architecture in Iran, its Technical Requirements, and Cultural Reflections

نویسندگان [English]

  • Mehdi Golchin Arefi 1
  • Yaghoub Azhand 2
1 PhD in History of Islamic Art
2 Uni. of Tehran, Faculty of Fine Arts
چکیده [English]

The administrational body of Iranian governments affected the Architecture in various ways. We do not know much about the details of this relationship. But one of the channels of this relationship was the concept of Kharādj, the land tax, and its regulations. Kharadj was depended on the income of the property and the income of the property depended on the balance between prosperity and destruction. Basically they did not collect Kharadj from the ruins at all. The implementation of this simple law had technical and preliminary requirements. They should have had statistics on the country's properties in which the prosperous and ruinous part of each settlement was dealt with separately. But in Iran, the situation of properties was changing over time and the factors of destruction were constantly in place. The settlements were destroyed and the ruins were settled over and over again. Consecutive surveys and a broad surveying office were necessary with many learned surveyors. Some people showed their property in ruins to escape the tax. Hence, the recognition of prosperous and ruinous was one of the key issues of the Divān-e Kharādj. The government should train experts to identify and measure the ruins and update the accounts. In addition, the government exempted newly farmed lands in order to encourage the people to farm the barren lands. These exemptions had precise rules and special implications. Rewriting the tax books and considering barrens and ruined in the accounts were among the most important reforms of the governments. The accounts of these reforms are found in Iranian history and even in Iranian myths. But In times of hardship, Kharādj itself could be the cause of destruction, and the demand for taxes from barren lands drove people out of settlements. The relationship between kharādj and destruction and the direct impact it had on people's everyday life has caused this duality to find a lasting place in Iranian culture and mind. This duality found its way into the works of the speakers of Iranian culture; as they say "Kharādj on the ruins" like a proverb and used it to convey lyrical and mystical concepts. In this article, relying on the Persian texts from tenth to fourteenth centuries, we will explore different aspects of the relationship between Kharādj and ruins and its technical requirements. The insights obtained from these texts will be used in understanding the legal system of architecture in medieval Islamic Iran; an area that has been more or less neglected so far

کلیدواژه‌ها [English]

  • Iranian Architecture
  • Kharādj
  • Legal Systems of Architecture
  • Prosper
  • Ruins
ابریشم‌کار، صدیقه و دیگران. (1393ش). «خراج». دانشنامۀ جهان اسلام، ج۱۵. تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی.
ابن قتیبه دینوری، ابومحمد عبداللّه بن مسلم. (1417ق). ادب الکاتب. بیروت: مؤسسة الرسالة.
اعتمادالسلطنه. (1374ش). المآثر و الآثار، در چهل سال تاریخِ ایران، ج۱. تصحیح ایرج افشار. تهران: اساطیر.
حسن بن محمد بن حسن قمی [بی‌تا]. تاریخ قم. تصحیح جلال‌الدین تهرانی. تهران: توس.
حسینی آهق، مریم. (1393ش). «خراج». دانشنامۀ جهان اسلام، ج۱۵. تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی.
دهخدا، علی‌اکبر. (1383ش). امثال و حکم. تهران: امیرکبیر.
رشید‌الدین فضل‌اللّه همدانی. (1940م). تاریخ مبارک غازانی. چاپِ کارل یان. هرتفورد: ستفن اوستین.
سنایی، ابوالمجد مجدود آدم. (1341ش). دیوان حکیم ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی. چاپ مدرس رضوی. [بی‌جا] کتابخانۀ ابن‌سینا.
طبری، محمد بن جریر. (1378ش). تاریخنامۀ طبری. گردانیدۀ منسوب به بلعمی. تصحیح محمد روشن. تهران: سروش.
غزالی، ابوحامد محمد. (1317ش). نصیحة الملوک. چاپ جلال‌الدین همایی. تهران: کتابخانۀ طهران.
فردوسی. (1386ش). شاهنامه. چاپ جلال خالقی مطلق. تهران: دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
گردیزی، عبدالحی بن ضحاک (1384ش). زین‌الاخبار. به اهتمام رحیم رضازاده ملک. تهران: اساطیر.
لمتون، آن‌کاترین. (1377ش). مالک و زارع در ایران. ترجمۀ منوچهر امیری. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
منتخب‌الدین بدیع اتابک جوینی. (1329ش). عتبة الکتبة، مجموعۀ مراسلاتِ دیوانِ سلطان سنجر. به اهتمامِ محمد قزوینی و عباس اقبال. تهران: شرکتِ سهامیِ چاپ.
مولوی، جلال‌الدین محمد بلخی. (1375ش). کلیاتِ شمس یا دیوانِ کبیر. چاپ بدیع‌الزمان فروزانفر. تهران: امیرکبیر.
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر. (1363ش). تاریخ بخارا. ترجمۀ ابونصر احمد بن محمد بن نصر قُباوی، تلخیص محمد بن زُفر بن عمر. تصحیح مدرس رضوی. تهران: توس.
نظام‌الملک، ابوعلی حسن. (1347ش). سیرالملوک (سیاست‌نامه). چاپِ هیوبرت دارک. تهران: بنگاه ترجمه و نشرِ کتاب.
وصاف‌الحضرة، شرف‌الدین عبداللّه وصاف شیرازی. (1346ش). تحریر تاریخ وصاف. تحریر عبدالمحمد آیتی. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.