واکاوی نسبت رساله‌های ریاضی و الگوهای هندسیِ تزئینات معماری سامرا در قرن سوم هجری

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 مربی، دانشکده هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر، تهران

2 دانشیار، دانشکده هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر، تهران

3 گروه فلسفه هنر، دانشکده مطالعات علوم نظری و مطالعات عالی هنر

چکیده

از بحث برانگیزترین موضوعات هنر و معماری اسلامی، تأثیرپذیری نقش‌مایه‌ها و تزئینات هندسی به‌کار رفته در آن‌ها از روش‌های ترسیمی و مسائل مطرح شده در رساله‌های ریاضی است. به باور برخی از محققان نوعِ ترسیم و تداوم این نقش‌مایه‌ها در میان صنعت‌گران و معماران به شکل سینه به سینه بوده و ارتباطی با دستورالعمل‌هایِ موجود در رساله‌های ریاضی ندارد، در مقابل پاره‌ای دیگر بر این عقیده‌اند که هندسه‌نگاری‌های هنر و معماری وامدارِ مسائل ترسیمیِ رساله‌های ریاضی است. بررسی ساختار تزئینات مورد استناد هریک از این دو طیف مشخص می‌کند که این نقوش براساس دو ساختار کاملاً متفاوت ترسیم شده‌اند. هدف این پژوهش مطالعۀ این ساختارهای متفاوت و جستجوی ارتباط هریک از آن‌ها با رساله‌های ریاضی و تحولات آن‌هاست. بدین جهت پژوهش از یک سو به بررسی نقوشی پرداخته است که از دیگر تمدن‌ها به هنر اسلامی وارد شده و میان صنعت‌گران و معماران رواج یافته است، و از سوی دیگر مجموعه نقوشی در هنر اسلامی را مورد توجه قرار داده که در ساختاری جدید و مرتبط با رساله‌های ریاضی پدید آمده است. نقطۀ آغازین احتمالی ساختار نوع دوم که با رساله‌های ریاضی مرتبط به نظر می‌رسد تاریخ و جغرافیایی است که نخستین رساله‌های هندسی با موضوع ترسیم نقوش در آن شکل گرفته‌اند، زمانی در حدود قرن سوم هجری و ترجمۀ رساله‌های ریاضی با محتوای هندسۀ پرگاری. مسألۀ پژوهش جستجوی رابطۀ میان شکل‌گیری و گسترش رساله‌هایی با موضوع دانش هندسۀ پرگاری و انواع تزئینات هندسی در معماریِ سامرا، پایتخت خلافت اسلامی در قرن سوم هجری است. این پژوهش دارای محتوایی کیفی و بر پایۀ روش‌شناسی توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه‌ای است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که هم‌زمان با توجه به هندسۀ پرگاری در رساله‌های ریاضی شیوۀ ترسیم و نقوش حاصل از آن‌ها در هنر و معماریِ قرن سوم هجری به عنوان اسلوبی جدید از ترسیم نقش مورد توجه قرار گرفت و در کنار تزئینات ترسیم شده بر پایۀ ساختار قدیمی‌تر به‌کار گرفته شد. روندی که به موازات گسترش مسائلِ هندسۀ پرگاری در رساله‌های ریاضی سرانجام سبک هندسی موسوم به «گره» سلجوقی را در قرون چهارم و پنجم هجری پدید آورد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Analysis of the Relationship between Mathematical Treatises and Geometrical Patterns of Decorations of Samarra Architecture in Third Century AH

نویسندگان [English]

  • Mehdi Beheshti Nejad 1
  • Samad Samanian 2
  • Amir Maziar 3
1 School of Applied Arts, University of Art Tehran . Iran
2 School of Applied Arts. University of Art. Tehran. Iran
3 philosophy of art, Faculty of theories and art studies, University of Art. Tehran. Iran
چکیده [English]

One of the most controversial topics in Islamic art and architecture is the influence of descriptive methods and the discussions in mathematical treatises on the motifs and geometrical decorations. Some researchers believe that the descriptive method and the continuation of these motifs among artists and architects were transmitted orally generation by generation and they had no connection to the instructions in mathematical treatises. On the other hand, others believe that the geometrical constructions in art and architecture have been borrowed from the descriptive discussions in mathematical treatises. The study of the structure of the decorations cited by each group shows that these patterns have been illustrated based on two completely distinct structures. The purpose of this study was to examine these different structures and explore their relationship with mathematical treatises and their developments. In this regard, on the one hand, the study examined the patterns that have been imported to Islamic art from other civilizations and have become popular among the artists and architects, on the other hand, it studied a set of patterns in Islamic art that have been formed in a new structure related to mathematical treatises. It appears that the beginning point of the latter structure was historically and geographically where the first geometrical treatises on descriptive patterns were formed: the translation of mathematical treatises on compass geometry in third century AH. This study aimed to find the relationship between the formation and spread of treatises on compass geometry and different geometrical constructions in the architecture of Samarra, the capital of Islamic caliphate in the third century AH. This qualitative study was descriptive-analytical and the data were collected by library research. The results of the study showed that simultaneous with the attention given to compass geometry in mathematical treatises, the descriptive method and the resulting patterns were used as a new model of descriptive patterns along with the decorations based on the older structure. The flourishing of this new geometrical structure and the development of compass geometry in mathematical treatises led to a geometrical genre known as the Seljuk “Gereh” in the fourth and fifth centuries AH. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Abbasid art
  • compass geometry
  • geometrical decorations
  • geometrical treatises
  • Samarra architecture
  • Samarra stuccos
اردلان، نادر و لاله بختیار. (1390ش). حس وحدت. برگردان ونداد جلیلی. تهران: علم معمار.
ابن اثیر، عزالدین. (1381ش). تاریخ کامل. برگردان حمیدرضا آژیر. تهران: اساطیر.
ابن ندیم. (1381ش). الفهرست. برگردان رضا تجدد. تهران: اساطیر.
اتینگهاوزن، ریچارد، اولگ گرابار. (1391ش). هنر و معماری اسلامی 1. برگردان یعقوب آژند. تهران: سمت.
الاسعد، محمد و سعید سعیدپور. (1376ش). «کاربردهای هندسه در معماری مساجد.» هنر و معماری، شمارۀ 33، ص44-53.
انوار، عبداللّه. (1383ش). «سیر هندسۀ اقلیدسی از اقلیدس تا شیخ الرئیس بو علی سینا. تاریخ علم، شمارۀ دوم، ص119-135.
برگرن، جان لنارت. (1392ش). «پژوهش‌های انجام شده در تاریخ ریاضیات دورۀ اسلامی تا سال 1985.» برگردان فاطمه سوادی و محمد باقری. میراث علمی اسلام و ایران، شمارۀ دوم، ص5-36.
بهشتی نژاد، مهدی و دیگران. (1397ش). «بررسی زمینه‌ها و ساختار تزئینات هندسی در آثار هنری ایران دورۀ سلجوقی.» نامۀ معماری و شهرسازی، شمارۀ 20، ص85-98.
پوپ، آرتور. (1393ش). معماری ایران. برگردان غلامحسین صدری افشار. تهران: دات.
پوپ، آرتور و فیلیس آکرمن. (1387ش). سیری در هنر ایران. برگردان سیروس پرهام. جلد هشتم. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
پورنجف، زهرا. (1391ش). «شرح مقالۀ دهم اصول اقلیدس.» میراث علمی اسلام و ایران. شمارۀ اول، ص112-118.
تالبوت رایس، دیوید. (1386ش). هنر اسلامی. برگردان ماه ملک بهار. تهران: علمی و فرهنگی.
جبار، احمد. (1393ش). «دایره.» دانشنامۀ جهان اسلام، ج17. تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی.
دانش پژوه، محمد تقی و بهاء الدین علمی انواری. (1359ش). فهرست کتاب‌های خطی کتابخانۀ مجلس سنا، ج1. تهران: مجلس شورای اسلامی، موزه و مرکز اسناد.
دوری، جی.کارل. (1368ش). هنر اسلامی. برگردان رضا بصیری. تهران: یساولی.
دوست قرین، فاطمه. (1391ش). «نگاهی به ترجمۀ فارسی قطب‌الدین شیرازی از اصول اقلیدس.» تاریخ علم، شمارۀ 11، ص5-30.
رضوانی، پویان. (1393ش). سه رساله از ثابت بن قره. تهران: میراث مکتوب.
رئیس‌زاده، مهناز و حسین مفید. (1393ش). احیای هنرهای از یاد رفته. تهران: انتشارات مولی.
سراجی پور، نسرین و حمیدرضا گیاهی یزدی. (1393ش). «ثابت بن قره.» دانشنامۀ جهان اسلام، ج9. تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی.
قربانی، ابوالقاسم. (1375ش). زندگی‌نامۀ ریاضی‌دانان دورۀ اسلامی از سدۀ سوم تا یازدهم. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
قربانی، ابوالقاسم و محمد علی شیخان. (1371ش). بوزجانی نامه. تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
قفطی، علی بن یوسف. (1320ش). تاریخ الحکما. برلین: لیبسک.
کاوه یزدی، محمد مهدی. (1391ش). «رساله‌ای از ثابت بن قره.» میراث علمی اسلام و ایران، شمارۀ اول، ص186-201.
کرامتی، یونس. (1383ش). «پاپوس.» دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج13، تهران: مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ص489-494.
ـــــــــــــــــ.  (1387ش). «تسبیع دایره.». دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج15. تهران: مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ص291-294.
کرسول، کی.اس.سی. (1393ش). گذری بر معماری متقدم مسلمانان. برگردان مهدی گلچین عارفی. تهران: فرهنگستان هنر.
کوهکن، رضا. (1382ش). «ابوسعید سجزی، ریاضیدان و منجم شهیر و برجستۀ ایران در قرن چهارم هجری.» آینۀ میراث، شمارۀ دوم، ص32-52.
کونل، ارنست. (1387ش). هنر اسلامی. برگردان هوشنگ طاهری. تهران: توس.
گرابار، اولگ. (1379ش). شکل‌گیری هنر اسلامی. برگردان مهرداد وحدتی دانشمند. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
گرابار، اولگ و دیگران. (1391ش). معماری اسلامی. برگردان اکرم قیطاسی. تهران: پژوهشکدۀ فرهنگ و هنر اسلامی.
مهدوی، یونس. (1391ش). «ابوسعید سجزی و جامع شاهی.» تاریخ علم، ص65-94.
میرابوالقاسمی، سیدمحمدتقی و محمد باقری. (1382ش).«رسالۀ عبدالرحمان صوفی در بارۀ هندسۀ پرگاری.» تاریخ علم، ص89-142.
نجیب اغلو، گلرو. (1389ش). هندسه و تزیین در معماری اسلامی. برگردان مهرداد قیومی بیدهندی. تهران: روزنه.
نعمتی بابایلو و اسراء صالحی. (1390ش). «بررسی تطبیقی تزیینات گچ‌بری مسجد نُه گنبد بلخ و مسجد جامع نایین از منظر نقش، ترکیب و مفاهیم.» کتاب ماه هنر، شمارۀ 162، ص96-104.
هیل، درک و اولگ گرابار. (1386ش). معماری و تزیینات اسلامی. برگردان مهرداد وحدتی دانشمند. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
هیلن براند، روبرت. (1386ش). هنر و معماری اسلامی. برگردان اردشیر اشراقی. تهران: روزنه.
Al-Kazwini, B. M. (1969). The Abbasid palace an analytical study of its wall-ornaments. Durham theses, Durham University.
Baer, Eva. (1998). Islamic ornament. Edinburgh University Press.
Bonner, Jay. (2017). Islamic Jeometric patterns. New York: Springer.
Grabar, Oleg. (1992). The Mediation of Ornament. Washington D. C.: The National Gallery of Art.
Herzfeld, Ernst. (1923). Der Wandschmuck der Bauten von Samarra und seine ornamentik. Berlin: Reimer.
Hoffman, Eva R. (2008). “Between East and West: The Wall Paintings of Samarra and the Construction of Abbasid Princely Culture.” Muqarnas, XXV, pp. 107-132.
Luigi, corsi. (2017). “A Brief Note on early Abbasid stucco decoratino. Madinat al-far and and the first Friday Mosque of Isfahan.” Vicino Oriente, XXI, pp. 83-95.
Walch, Mary and James G. (2004). Islamic Art and geometric design. New York: The Metropolitan Museum of Art.
Nuseibeh, Said & oleg Grabar. (1996). The Dome of the Rock. London: Thames and Hodson.
Saba, Matthew. D. (2015).“A Restricted Gaze: The Ornament of the Main Caliphal Palace of Samarra.” Muqarnas, Vol. 32. pp 155-195.
Pingree, David. (1984). “Ahmad Sagani.” Encyclopædia Iranica, I/6, p. 654.